جیبهایمان مثل جورابهایمان است
لایه ازنی که سالهاست
در فراق نخ و سوزن امید
خمیازه میکشد!
هیچ پالانذوزی
رولزرویس خیالیمان را
مخمل نمیپوشاند
و هیچ ابر مسافری
تکهای از آسمان را برایمان سوغات نمیآورد
باید با کدام الفبا نوشت
«دستم خالیست»
تا کودکان دبستان نرفته را
سواد خواندن آن باشد
وقتی روکش تیرة بستنی کودک همسایه
کفن غرور پدریست که شبها بدون آفتاب به خانه برمیگردد!
چندیست پایتخت
لبخند کلیه هوادارانش را
به مزایده گذاشته است!
دل خوش سیری چند؟
آبها را گل آلود کردهاند
آی سهراب!
کفشهایم کو؟
- ۱ نظر
- ۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۰:۳۸