چند رد پا از من

یادداشت های شخصی سید وحید سمنانی

چند رد پا از من

یادداشت های شخصی سید وحید سمنانی

چند رد پا از من
بیت هفته

93/01/16

با بهار آمد، اتفاق افتاد

‏ آمدی که شبیه رفتن بود!

..::آرشیو بیت‏های هفتگی ::..

نگاهی به آخرین مجموعه غزل سید وحید سمنانی؛

سیری در «مرور پنجره‌ها»

شاعران دهه هشتاد به خوبی با نام و غزل‌های سید وحید سمنانی آشنا هستند. وی در همایش‌های دانش‌آموزی آن سال‌ها خوش درخشید و به سرعت جایی برای خود بین شعرای جوان آن روز دست و پا کرد. بی‌هیچ تعارفی می‌توان او را از شاعران جوان موفقی دانست که در سال‌های آغازین شاعری خود رشدی پویا داشت. از این رو باید گفت آشنایی شاعران روزگار ما با او بیش از آن که مدیون موفقیت‌های او در همایش‌ها و جشنواره‌های متعدد کشوری باشد مرهون غزل‌های روان است.

سرویس معرفی؛ مهدی چراغ زاده: شاعران دهه هشتاد به خوبی با نام و غزل‌های سید وحید  سمنانی آشنا هستند. وی در همایش‌های دانش‌آموزی آن سال‌ها خوش درخشید و به سرعت جایی برای خود بین شعرای جوان آن روز دست و پا کرد. بی‌هیچ تعارفی می‌توان او را از شاعران جوان موفقی دانست که در سال‌های آغازین شاعری خود رشدی پویا داشت. از این رو باید گفت آشنایی شاعران روزگار ما با او بیش از آن که مدیون موفقیت‌های او در همایش‌ها و جشنواره‌های متعدد کشوری باشد مرهون غزل‌های روان است.

وی مفتخر است که شاعری را زیر نظر مرحوم خلیل عمرانی(پژمان دیری) مشق کرده است. تنها بیست سالش بود که نخستین مجموعه غزل‌هایش با عنوان «چند رد پا از من» به همت استاد فقیدش منتشر شد. دومین مجموعه اشعار او با نام صدف‌های لال درس سال 1386 از سوی انتشارات شانی منتشر شد و به چاپ دوم رسید.

وی پس از دوازده سال به تازگی سومین مجموعه از اشعار خویش را منتشر کرده است. سمنانی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی است و شاید دلیل این فاصلة نسبتاً طولانی بین انتشار دو دفتر اخیر وی، بی‌ارتباط با دلدادگی او به تحصیل و تحقیق و تصحیح نسخ خطی نباشد؛ چنانچه وی در طول این مدت دیوان سیدرضی‌الدین آرتیمانی، دیوان فروغی بسطامی، تکمله‌ای بر تذکره خلاصه الاشعار و زبده‌الافکار و دیوان اهلی ترشیزی را تصحیح کرده است تا جایی که می‌توان گفت وی در این مدت بیش از شعر به تحقیق و نقد آثار کلاسیک مشغول بوده است.

 

با این همه وی در مجموعه آخر خود نشان داده که همچنان می‌توان او را غزل‌سرایی موفق دانست. او در مرور پنجره‌ها با بهره‌مندی از این قالب به بیان مسائل اجتماعی و سیاسی پرداخته است هرچند نشان داده که در میان‌سالی نیز به عاشقانه‌سرایی بی‌رغبت نیست.

مرور پنجره‌ها شامل 51 غزل است که به مقدمه‌ای مفید و خواندنی از استاد یوسفعلی میرشکاک مزین شده است. این کتاب در 120 صفحه سامان یافته و از سوی انتشاران شهرستان ادب منتشر شده است.

سمنانی دلداده خلیل عمرانی است و این نکته را می‌توان به روشنی از تقدیم این اثر به آن مرحوم دریافت.

  • سید وحید سمنانی
1398/03/04نسخه قابل چاپ

نگاهی به رسانه‌ها و تأثیرگذاری آن‌ها بر زبان فارسی

بر مدار زبان و رسانه


* حفظ فرهنگ در چارچوب پرداخت به زبان، ضرورتی‌ است که بر هیچ اندیشمند و دلسوزی پوشیده نیست. مگر نه این که زبان ستون و تکیه‌گاه وحدت ملی‌ است؟ مگر نه این که سرزمین ما به واسطه‌ی زبان مشترک، در مواجهه‌ با تهدید بیگانگان انسجام و اتحاد خویش را حفظ کرده است؟ با نگاهی گذرا به تاریخ سرزمین‌مان به این واقعیت می‌رسیم که همواره زبان به عنوان مهم‌ترین اصل فرهنگی، پویش و استمرار حرکت‌های اجتماعی- سیاسی را اگر نه رهبری، دست کم صیانت کرده است.

با این توصیف جای این سؤال باقی نمی‌ماند که چرا باید رهبر انقلاب در پایان سخنان خویش در دیدار اخیر با شعرا از انحرافاتی که در زبان فارسی اتفاق افتاده ابراز نگرانی کنند و بیش از پیش وظیفه‌ی شعرا و نهادهای فرهنگی را در پاسداشت حریم زبان صیقل‌خورده و اصیل فارسی یادآور شوند.

تعدد کلمات بیگانه به کار رفته در رسانه‌ی ملی نشان می‌دهد که چرا ایشان از این سازمان گله‌مندند. آن‌چه در بستر تلویزیون رخ می‌دهد -چه در عرصه گفت­وگوی مجموعه­های تلویزیونی و چه در عرصه تک‌گویی مجریان- آنقدر آمیخته به کلمات و عبارات بیگانه با زبان فارسی است که گاه درک آن‌ها را نیازمند ترجمه و تفسیر دیگری می‌کند. عبارات کوتاه زیر، مشتی است از خروار جملاتی که خواسته یا ناخواسته توسط مجریان صدا و سیما به کار برده می‌شوند. عباراتی که به سادگی توسط دیگر کلمات فارسی معیار با فصاحت بیشتری می‌توانند در خدمت انتقال معنا قرار بگیرند:
- «بینندگان محترم! یک تایم کوچکی سیستم داون شده بود».
- «هافتایم دوم تایم کوچرهاست. تایمی برای آپدیت‌کردن اندیشه مربیان و هندل‌کردن تیم‌ها».

با تأملی کوتاه بر برنامه‌های پخش‌شده از صدا و سیما به عباراتی نامأنوس‌تر و غریب‌تر از آن‌چه نقل شد برمی‌خوریم؛‌ جملاتی که گاه از فرط کاربرد بسیار طبیعی جلوه می‌کنند. گاه این نحوه کاربرد برآمده از سنت غلطی‌ است که از چندی قبل‌ در جان زبان رخنه کرده و به دلیل عدم آگاهی‌بخشی‌های کافی و لازم در آن رسوب کرده است. متأسفانه باید گفت گاهی نیز به خدمت گرفتن عبارت‌های بیگانه تنها برآمده از تفاخر گوینده است و بس.

سکوت قاطبه‌ی جامعه‌ی فرهنگی و دستگاه‌های اجرایی و رسانه‌ای در مقابل تاخت‌وتازهای زبان‌های بیگانه، راوی این حقیقت تلخ است که یا آن‌ها این سطح از تغییر و تحول را امری طبیعی می‌دانند؛ تحولی که زاییده نیاز و پویایی هر زبان زنده‌ای است -که صد البته این اندیشه از بن غلط است- و یا اصولاً از اهمیت زبان و چرایی حفظ و صیانت از آن غافل‌‌اند.

وجه دیگر غفلت از تحولات مسخ‌گونه زبان، راوی بی‌تدبیری یا سوءمدیریت‌هاست. اما علّت هر چه باشد، تا دیرتر نشده باید راهی اندیشید برای برون‌رفت زبان از شرایط فرسایشی فعلی که از طریق رسانه‌ها به آن تحمیل شده است. بی‌هیچ تعارفی باید گفت مواجهه رسانه‌ها با زبان به‌هیچ عنوان مطلوب نیست و اگر نگوییم مفهوم تعامل فعلی رسانه‌ها با زبان مصداق خیانت است دست‌کم جنایتی است که از سر غفلت هر روز شاهد آن هستیم.

وقتی صحبت از مسخ زبان می‌شود جنبه‌های گوناگونی را می‌توان برای آن برشمرد. در ادامه به صورت گذرا به چند مورد اشاره می‌کنیم:

* کاربرد کلمات بیگانه‌ای که اساساً معادل‌های رایج، روشن و فصیحی در زبان فارسی دارد. مانند: «تایم: زمان»، «بای: ‌خداحافظ»، «لوکیشن: جا، مکان، موقعیت»، «آدرس: نشانی»، «پروژکتور: نورافکن»، «اپلیکیشن: برنامه،‌ نرم‌افزار»، «پِی‌پر: مقاله‌ی علمی»، «اکسپت: پذیرفتن»، «برند: نشان تجاری، نام‌‌نشان»‌، «کنکور: آزمون سراسری»، «کاندیدا: نامزد، ‌داوطلب» و... حجم این کلمات در جملاتی که به صورت روزانه به کار می‌بریم کم نیست و شدت رواج آن‌ها تا جایی است که حتی بعضی از استادان زبان و ادبیات فارسی نیز در دانشگاه‌ها از به کار بردن بسیاری از آن‌ها پروایی ندارند.

* کاربرد کلمات و عبارات بیگانه و تلفیق آن‌ها با کلمات فارسی و ساخت افعال مرکب جعلی نیز از جمله مواردی است که از فرط رواج، گاه نامتجانس‌بودنشان با زبان ما حس نمی‌شود: «اُکی بودن: هماهنگ بودن»، «اِرور دادن: اعلام خطاکردن»، «کنسل کردن: لغو کردن»، «آپدیت شدن: به‌روز شدن»، «دِمُده شدن: کهنه شدن»، «دِیلیت کردن: پاک‌کردن» و... نکته‌ای که باید در این مورد به آن اشاره کرد این است که اصولاً با تلفیق کلمات فارسی و انگلیسی، فارسی‌سازی عبارات و اصطلاحات واردشده در زبان کاری است ابتر و ناقص.

* گاه نیز تغییرات زبانی در حوزه نحو اتفاق می‌افتد. این تغییرات بسیار خزنده‌تر از ورود کلمات بیگانه عمل می‌کند: «[فلانی] به عنوان یک سیاست‌مدار باید بداند که...». این نوع خطاب، ریشه‌ای در زبان فارسی ندارد و در زبان ما برای کاربرد همراه‌سازی کلمات معرفه به عدد «یک» نیازی نیست. و این نوع ساخت محصول گرته‌برداری از نحو انگلیسی است و شکل فارسی آن این‌گونه است: «[فلانی] به عنوان سیاستمدار باید بداند که...».

حقیقت این است که کاربرد کلمات بیگانه به اعتبار ورود ابزار و وسایل نوپدید امری است ناگزیر؛ کلمات بیگانه این‌چنینی با تعلل دستگاه‌های فرهنگی در پیشنهاد کلمات جایگزین یا دست‌کم به کارنبستن آن‌ها توسط رسانه‌ها -خصوصاً رسانه ملی- به سرعت در حافظه زبانی مردم رسوب کرده و زبان معیار و سنجیده فارسی را در مصافی نرم از میدان به در می‌کند. مسخ زبان فارسی در سال‌های اخیر آن‌قدر نرم اتفاق افتاده است که جز دغدغه‌مندان حفظ زبان و استادان ادب فارسی دیگران آن را حس نکرده‌اند. حتی اگر درک این انحراف‌ها با شِکوه و ارائه‌ی راهکار هم همراه بوده باشد با شنیده نشدن یا به کار نبستن آن راه‌کارها عملاً آن دغدغه‌مندی‌ها راه به جایی نبرده است؛ زیرا آن‌چه در طی سال‌های گذشته در مواجهه با شِکوه‌های گاه و بی‌گاه علاقه­مندان زبان شنیده شده با سکوت مسئولان اجرایی راه به جایی نبرده است.

اما رسانه‌ها برای مقابله با این هجمه‌ها چه می‌توانند بکنند؟
رسانه محل ضریب‌دادن به مفاهیمی است که از طریق زبان منتقل می‌شوند. از آن‌جا که رسانه در پی جذب حداکثری مخاطب است در ذات خویش از به کار بستن کلماتی که از سوی عوام در جامعه رواج دارد ابایی ندارد. با این توصیف اصحاب رسانه باید در به کار بستن کلمات، بسیار محتاط باشند؛ زیرا با انعکاس کلمات و عبارات ناپسند و نامأنوس رایج در جامعه به آن رسمیت بخشیده و به رواج آن دامن می‌زنند.

رسانه با توجه به قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی که دارد می‌تواند خدمات مؤثری در راستای ترمیم زبان و ترویج زبانی صیقل‌خورده انجام دهد. سیمای جمهوری اسلامی با توجه به این‌که پر مخاطب‌ترین رسانه کشور است، دست کم می‌تواند در چند حوزه تأثیرگذار باشد؛ حوزه‌هایی که جسته‌ و گریخته به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

سال‌ها پیش میان‌‌برنامه‌ای از سوی سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شد با عنوان «فارسی را پاس بداریم». این برنامه از معدود برنامه‌هایی بود که درطول مدت حیات تلویزیون تا امروز، به صورت اختصاصی به اصالت کلمات و ساخت زبان فارسی می‌پرداخت؛ هرچند در برخی موارد طرح مباحث فنی عمیق، از میزان تأثیرگذاری جدی آن برنامه کاست و تا حدودی دست‌مایه طنزپردازان آن روزها قرار گرفت اما با احیای آن برنامه در سطحی کاربردی می‌توان در فراز‌هایی کوتاه در راستای پاسداشت زبان فارسی گام‌هایی جدی برداشت.

فعالیت مهم دیگری که باید از سوی رسانه ملی صورت بگیرد نظارت دقیق‌ بر ارائه‌ها و گفتار مجریان و میهمانان است. شایسته است که مجریان صدا و سیما در کنار آموزش اجرا،‌ حتماً با بایسته‌های زبان فارسی آشنا شوند. صد البته گذراندن دوره‌های آموزشی در این زمینه کفایت نمی‌کند و آن‌چه باید در ادامه آن را مطالبه کرد اجرای این بایسته‌هاست؛ اتفاقی که تاکنون یا در سرفصل امور نظارتی آن سازمان نبوده و یا از سوی ناظران رسانه ملی اجرایی نشده است. در هر صورت وضعیت موجود، فاصله زیادی تا وضعیت مطلوب دارد و باید در راستای نظارت بر اجراها، طرحی نو درانداخت.

فعالیت دیگری که باید از سوی سازمان رسانه‌ی ملی در سرفصل‌های نظارتی صیانت از زبان قرار بگیرد، ویراستاری فنی و واژگانی زبان فارسی در کنار ممیزی‌های محتوایی است. بی‌گمان تکرار کلمات بیگانه و اصطلاحات نادرست در سریال‌های پر بیننده،‌ تأثیری ماندگار بر ذهن مخاطب خواهد گذاشت. از همین‌روی با نظارتی دقیق بر سریال‌ها می‌توان زبان را تا حدود زیادی از این آفات مصون نگه داشت و این اتفاقی است که باید در بازبینی و تصویب فیلم‌نامه‌های سینمایی نیز در چارچوب سیاست‌های وزارت فرهنگ و ارشاد قرار بگیرد.

البته مشکل کلمات بیگانه در زبان ما محدود به گفتار نیست. غم‌انگیز است وقتی به جای عبارات شیرین فارسی، کلماتی غریب را در تابلوها و نمایه‌ها نظاره‌گر هستیم: پاویون، اتاق وی آی پی، داروخانه و دراگستور و... حقیقت این است که این کلمات نیز مانند بسیاری از کلمات دیگر،‌ معادل و برابرنهاده‌های فصیحی دارد که مشخص نیست این جایگزینی محصولِ کج‌ذوقی و بی‌تعصبی است یا تفاخر و غرب‌گرایی محض.‌ در هر صورت نقش مکتوب این کلمات، تأثیری به مراتب عمیق‌تر از گفت‌وگو‌های شفاهی دارد؛ از این رو باید در نصب و نقش نمایه‌ها وسواس بیشتری به خرج داد.
  • سید وحید سمنانی

سیدوحید سمنانی در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره اثری با محوریت بیدل اظهار داشت: اردیبهشت‌ماه نودوسه بود که تصحیح تازه‌ای از دیوان غزلیات میرزا عبدالقادر بیدل به تصحیح دکتر سیدمهدی طباطبایی و دکتر علیرضا قزوه از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و در نمایشگاه کتابِ همان سال با استقبال ویژه‌ای از سوی علاقمندان این شاعر روبه‌رو شد.
وی گفت: توجه ویژه بیدل‌پژوهان معاصر از جمله استاد محمدکاظم کاظمی، استاد اسدالله حبیب و تأیید جامعة دانشگاهی موجب شد که مخاطبان بیدل از شاخه‌ها و طیف‌های مختلف در دایره‌ای وسیع از سوی شاعران و پژوهشگران، چشم‌انتظار جلد‌های دیگر این تصحیح باشند اما با توجه به زمان‌بر بودن تصحیح کتاب، ناشر عملاً مقدور به ارائه‌ی شکل کامل کتاب نبود.
سمنانی خاطر نشان کرد: مژده می‌دهم که به زودی تمام غزلیات بیدل با تصحیحی درخور و مقدمه‌ای جامع، در دو جلد نفیس از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر خواهد شد. شک ندارم که مشتاقان بیدل در مرور این دیوان از دقت تصحیح مصححان دانشمند آن و چینش چشم‌نواز غزلیات حظ خواهند برد.
وی تصریح کرد: هرچند تأخیر در انتشار متن کامل غزلیات، مخاطبان را چشم‌انتظار نگاه‌ داشت، اما به اعتقاد بنده، از آنجا که این تأخیر به دقت بیشتر و دستیابی به معتبرترین نسخ خطی دیوان بیدل گره خورده است، باید آن را تأخیری میمون و خجسته دانست.
این شاعر توضیح داد: دقت علمیِ این تصحیح تا جایی‌است که به یقین می‌توان آن را بهترین ارائه از دیوان بیدل دانست؛ تصحیحی که با تکیه بر معتبرترین نسخ خطی از دیوان بیدل، از غور در تصحیح‌های قبلی نیز بی‌بهره نمانده است.
وی افزود: یکی از ویژگی‌های قابل توجه این چاپ، تجدید نظر محصحان در جلد اول منتشر شده‌ی مصحح خویش بوده‌است؛ چنانچه به کتابِ خویش نیز به دیدة انتقادی نگریسته‌ و با ویرایش و اصلاح برخی نکات ـ هرچند محدود ـ دایره انتقادی‌بودن این تصحیح را به تمام کتاب‌های منتشر شده از دیوان بیدل گسترش داده‌اند.
وی ادامه داد: مقابله چهار نسخه معتبر که کتابت دو نسخه از آنها مربوط به دورة حیات شاعر است و بیدل یکی از آنها را به خط خود اصلاح کرده و غزلیاتی بر آن افزوده است، این اطمینان را  به مخاطب می‌دهد که می‌تواند از این به بعد تمام غزلیات بیدل را شُسته و رفته به تماشا بنشیند و این اتفاق،‌ هدیة ماندگاری‌است که از سوی مصححان این دیوان و شهرستان ادب در حافظة تاریخ ادبیات زبان فارسی به یادگار خواهد ماند.

  • سید وحید سمنانی