چند رد پا از من

یادداشت های شخصی سید وحید سمنانی

چند رد پا از من

یادداشت های شخصی سید وحید سمنانی

چند رد پا از من
بیت هفته

93/01/16

با بهار آمد، اتفاق افتاد

‏ آمدی که شبیه رفتن بود!

..::آرشیو بیت‏های هفتگی ::..

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میلاد عرفان پور» ثبت شده است

در بین تمام قالب‌هایی که شاعران فارس زبان با آن‌ها طبع آزمایی کرده‌اند؛ رباعی تنها قالبی است که به دلیل وزن خاص آن، در دیگر زبان‌ها همسانی ندارد. تولد رباعی مصادف با تولد شعر فارسی دری است. قدمت این قالب و توجه شاعران بزرگ به آن برای انعکاس اندیشه‌هایشان راوی اهمیت قالبی است که از دیرباز توانسته حیات خویش را به پویایی گره بزند. پس از انقلاب با رجعت ادبا به قالب‌های کلاسیک رباعی نیز جانی تازه یافت تا جایی که در زمان جنگ تحمیلی رباعی از پربسامدترین قالب‌های روز بود.

پس از روزهای جنگ رباعی‌سرایی اندکی به حاشیه خزید تا با قریحه شعرای جوانی از جمله ایرج زبردست و بیژن ارژن اهمیتی دوباره یافت. بی‌تردید در میان رباعی‌های ارژن و زبردست نمونه‌های ماندگاری رقم خورده است. رباعی‌های جلیل صفربیگی نیز با تمام نقدهایی که بر آنها وارد است موجب شد تا بسیاری از مخاطبان این قالب را جدی بگیرند و شاعران جوان‌تر نیز به صورت جدی‌تری این قالب را مشق کنند تا جایی که امروزه دفترهای فراوانی در کسوت رباعی منتشر می‌شوند.

میلاد عرفان‌پور شاعری است که بیش از ده دفتر شعر منتشر کرده است. وی با رباعی شروع کرد و از همان آغاز نشان داد که این قالب برایش بسیار جدی است تا آناجا که «پاییز بهاری است که عاشق شده است» برنده چندین جایزه معتبر از جمله «گام اول» شد. آخرین کتاب او نیز چکیده‌ای است از رباعی‌های او. هرچند او را بیشتر به عنوان رباعی‌سرا می‌شناسند اما در میان کتاب‌های او می‌توان نمونه‌های خوبی از دیگر قالب‌ها یافت که نشان از توانایی‌های او در بهره‌مندی از دیگر قالب‌ها دارد. شعر زیر جزو نخستین تجربیات منتشر شده عرفان‌پور در قالب نیمایی است که نمی‌توان زیبایی آن را در نظر نگرفت:

بی‌گمان دریا

شاعری شیدا و آشفته‌ست

با همین امواج کوتاه و بلندش

اولین نیمایی تاریخ را گفته‌ست

راهبندان

  • سید وحید سمنانی

تحلیلی بر چرایی هجمه‌های اخیر بر شعرخوانی عید فطر

یادداشت اختصاصی برای خبرگزاری فارس

تا همین یکی دو دهه اخیر شعر یکی از مهمترین رسانه‌ها برای انتقال افکار و حتی اخبار بوده است؛ با فراگیری رسانه‌ها در دهه اخیر شاید طرح این سوال بی‌راه نباشد که در زمانه ما چه نیازی است که شاعر از شعرش محملی بسازد برای انعکاس تحولات اجتماعی و آرمان‌های بشری؟


حالا که رسانه‌ها در حدی افراط‌گونه اطلاعات را جابجا می‌کنند بهتر نیست که شاعر به انعکاس جهان‌بینی‌های شخصی‌‌اش در شعر بسنده کند؟ در زمانه‌ای که فریاد از بیداد و سیاهی‌ها راهی جز به زاوهة سکوت و بایکوت‌های سیاسی نمی‌برد عاقلانه‌‌تر نیست که شاعر جز از مسیر پر پیچ‌وخم زلف یار نگذرد و دل به تماشای سرو قد یار خوش نکند؟


می­‌توان سوالات دیگری را نیز در همین راستا به سطور بالا افزود اما حقیقت این است که شعر اگرچه در مقایسه با گذشته، جایگاه رسانه‌ای خود را تا حدود زیادی از دست داده است اما کدامین عقل سلیم منکر سحر کلام و تاثیر بیان آراسته می‌شود؟ از طرف دیگر باید گفت شعر فارسی شعر حکمت است و همواره در کنار عشق و طبیعت، تأمل و تدبّر در جهان پیرامون را ارج نهاده است؛ از همین رو از دیرباز شاعران با این وظیفه سنگین آشنا بوده‌اند و شاعران بزرگ حوزه فرهنگی زبان فارسی مانند حافظ،‌ عبید زاکانی، ناصر خسرو، ملک‌‌الشعرای‌ بهار و... با رصد دقیق اوضاع اجتماعی– سیاسی دوران معاصر خود به تحلیل و نقد احوال زمانه و صاحب‌منصبان پرداخته‌‌اند.


یکی از برجسته‌ترین ادوار روایی و بروز شعر اعتراض‌ مربوط به دوران مشروطه است. شعر آن روزگار اگرچه از نظر بُعد زبان و عمق اندیشه چندان قابل اعتنا نیست اما همواره از نظر تولید انبوه شعر اجتماعی مورد توجه بوده است تا آنجا که برخی از جامعه‌شناسان و مورخان به تاثیر ادبیات در وقوع انقلاب مشروطه اشاره کرده‌اند.


اما در دوران بعد از انقلاب علی‌رضا قزوه را می‌توان پرچم‌دار شعر اعتراض دانست وقتی در «از نخلستان تا خیابان» سرود: ‌«شاعر یعنی موی دماغ سیاست‌بازان» و در همانجا بود که چیز‌هایی نوشت که به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد. به اعتقاد نگارنده حقیقت جز این نیست و شاعر در مقابل جامعه خود مسئول است. شاعر باید نسبت به همه چیز از جمله تحرکات دنیای پیرامونی و رخوت جامعه درونی حساس باشد. شاعر دغدغه‌مند، چشم بصیر روزگار است و ذره‌بین لغزش‌ها و پویش‌ها.

  • سید وحید سمنانی